مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:21055 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

لطفاً دربارة آب حياه كه عرفا صحبت كرده اند توضيح دهيد چيست؟ و ظلمات كه بايد از آن عبور كرد تا به آب حيات رسيد يعني چه؟



آب حيات يا آب حيوان، تابش انوار و تجليات الهي است.

يكي از عرفا مي گويد : چندين گاه است كه مي شنوي آب حيوان در ظلمات است، و نمي داني كه آب حيات چيست، و ظلمات كدامست، منظور از آب حيات، درياي نور است، ملكوت، درياي نور است، و مُلك، درياي ظلمت، و اين درياي نور آب حيات است و در ظلمت است. اسكندري مي بايد كه در ظلمات يعني جهان طبيعت رود و از آن بگذرد و به آب حيات رسد.(1)

ظلمات و ظلمت اصطلاحي عرفاني است، و منظور اين است كه خداوند كالبد بندگان را بيافريد و سپس بدانها نور عقل و خرد بخشيد، و بالاخره جهان مادي و تعلقات آن، ظلمات است، پاره اي از موجودات طالب ظلمت هستند، چون خوي آنها ظلمت ميباشد.

ظلمات تاريك است، و مأخوذ از قرآن مجيد است كه فرمود : فنادي في الظلمات ان لااله الا انت سبحانك اني كنت منالظالمين (خطاب حضرت يونس به خداوند هنگام گرفتار شدن در شكم نهنگ)

كلمة ظلمات و ظلمت در عبارات شيخ اشراق، اطلاق بر ماهيات و ماهيت مي شود و گاه از ظلمت اراده اجسام مي شود ... و گاه مراد از ظلمت، عدم نور است.(2)

اما اگر خارج از اصطلاحات، بخواهيم از آب حيات تعريفي ارائه دهيم،آن چيزي نيست مگر معرفت ناب، كه حياتبخش روح و روان است، و اين آب حيات در ملك نبي مكرم اسلام(است، مطلقاً كه فرمود : انا مدينة العلم و اين جاممعرفت را نمي شود گرفت مگر از دستان ساقي كوثر كه پيامبر(در شأن و منزلتش فرمود : انا مدينة العلم و علي بابها و من اراد المدينة فليأتها من بابها

و سلسه ساقيان مي معرفت ناب از مولانا اميرالمؤمنين، امام العارفينعليه افضل صلوات المصلين شروع مي شود و به مولانا بقيةا...الاعظم ارواح من سواه فداه ختم مي گردد.

پس آب حيات يعني جرعه اي از معرفت و شناخت حقيقي امام زمان(، كه اعظم عرفاي عصر ما امام خميني( در ديوان اشعارش به آن اشاره فرمودند :

گرفتم ساغري از دست مستي تعالي ا... چه مستي و چه دستي

و ظلمات همان شب ديجور (كاملاً تاريك) فراق است كه از جنس گناهان ماست، و نشود روي آن يوسف اولين و آخرين را ديدن و جام معرفت زدستش گرفتن، مگر به خروج يوسف از چاه جهالت و معاصي ما و اين بيشتر وظيفة عاشق است تا معشوق.







منابع و مآخذ :

1. فرهنگ معارف اسلامي، ص4 بعد از مقدمه

2. فرهنگ معارف اسلامي، ج2،ص1211و1212

* فرهنگ معارف اسلامي، شامل اصطلاحات فلسفي، منطقي، عرفاني، فقه، اصول، كلام، تفسير، هيأت ، نجوم، ملل و، گاه شماري و ادبيات، تأليف دكتر سيد جعفر سجادي





مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.